سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خلـــوت دل...

انتظار باران.................. شنبه 89/3/1 ساعت 5:26 عصر

 

 

 

دیری است که دعاهایمان ندبه شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های

 ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان

غیبت تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست...

و برکه کوچک هستی ام به نظاره دریای حضورت.

پیکر خسته به خاک نشسته ام را تنها تو و یاد تو به دیار قرار می رساند
آه، ای حضور! ای دریای نور!

 

امروز از آن توست و فرداها برای تـــو

ای آفتاب پنهان!

 

 

ای آزادمرد، ای همه آزادی!
ما اسیر توایم، و به این اسارت عشق می ورزیم، ما گرفتار یک نگاه توایم.
آزادی ما در گرو این گرفتاری است، ما را به اسیری بپذیر و نگه دار که اسیر تو امیر است.


دریغا که این دریغاها پایان نگرفته است.
حسرتا! که دمی بی حسرت نزیستیم.
دردا! که از درمان دوریم.
و افسوس که افسانه خود را افسون کرده ایم.
تو را به انتظاری که می کشی سوگند که نگاه ما را چنین خیره مخواه ...

...........................................................

 اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

 


 


نوشته شده توسط:


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
15685


:: بازدیدهای امروز ::
15


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

خلـــوت دل...


:: لینک به وبلاگ ::

خلـــوت دل...


:: آرشیو ::

اردیبهشت 1389



::( دوستان من لینک) ::

**ساحل امن زندگی **
امین نورا ( پسر سیستان )
*نگین سبز خطــــه ی کویر*
**^**دیــــــار عاشـــــقان**^**

:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو